آیت الله مردوخ وشیخ اسماعیلی

ساخت وبلاگ
دوره ششم

فعالیتهای اجتماعی / سیاسی

(1337 ـ 1340 هجری قمری)

مقارن دوره حکومت شریف‌الدوله در کردستان

در 17 جمادی الثانی 1337 هجری قمری علیمحمد خان کاشانی ملقب به ‌شریف الدوله به عنوان حکمران کردستان به سنندج وارد می شود. در همین ایام در سراسر کردستان عشایر و بویژه سرحدنشینان کردستان در برابر حکومت سرکشی نشان می دهند. جمعی نیز تحت عنوان جمعیت دمکرات در سنندج آشوب به پا می کنند. از طرفی شیخ محمود در سلیمانیه در پی کسب استقلال کُرد است. از سوی دگر قوای دولتی شهر سنندج را تخلیه و به تهران باز گشته‌اند. در چنین اوضاع و احوالی شریف‌الدوله دوره حکمرانی خود را در کردستان آغاز می کند. وی به منظور برقراری نظم وکنترل نمودن اوضاع سنندج از شیخ محمد مردوخ استمداد می طلبد. مردوخ جهت نشان دادن حسن نیت و اثبات تمایل به همکاری با دولت در برقرار ساختن انتظام و امنیت شهر یکصد و پنجاه تفنگچی آماده می کند و آنها را به کشیک شبانه در اطراف شهر می گمارد. پس از چندی شریف‌الدوله از مردوخ می خواهد که با شیخ ابراهیم (از سران جمعیت دمکرات) صلح کند.

 پس از انجام یک سلسله مباحثات در این زمینه بالأخره شریف‌الدوله مردوخ و شیخ ابراهیم را وادار به آشتی و مصالحه می نماید. در 16 رجب 1337 هجری قمری بنا به استدعای شریف‌الدوله حکم ریاست معارف و اوقاف کردستان از سوی نصیرالدوله وزیر معارف برای شیخ محمد مردوخ صادر می شود.

مقارن همین ایام دولت به وسیله طیاره اعلامیه‌هایی را در مناطق سکونت عشایر مندمی (مه‌نمی) و گلباغی (گه‌لواخی) پخش می کند و ضرب‌الاجلی برای آنها قرار می دهد مبنی بر اینکه می بایستی حاضر به اطاعت از دولت شوند. بدینگونه دولت تصمیم خود را به طور جدی مبنی بر سرکوب عشایر مزبور اعلام می دارد. در این ایام اسنادی دال بر تحریک عشایر مندمی و گلباغی از سوی سران کمیته دمکرات به دست حکومت می رسد.

شریف‌الدوله بر اساس این اسناد و به منظور سرکوب سران دمکرات و پایان بخشیدن به غائله آنها در سنندج دستور می دهد حاج شیخ ابراهیم و سالار اشرف و دیگران را به قتل برسانند. حکم در مورد حاج شیخ ابراهیم و سالار اشرف به موقع اجرا گزارده می شود اما حاج مظهر الاسلام و رمضان زاده (دو تن دیگر از سران دمکرات) به تهران می گریزند.

سپس بر حسب تقاضای شریف‌الدوله دولت مرکزی آنها را در تهران دستگیر و حبس می کند. متعاقب ترور و فرار سران دمکرات شریف‌الدوله در رمضان 1337 هجری قمری دستور حمله به مناطق گلباغی و مندمی را صادر می کند.

 در این حملات سردار رشید اردلانی با قوای روانسر و حشمت‌الملک با یکصد سوار و نیز شاهزاده اکبر میرزا با سیصد ژاندارم دولتی شرکت می کنند. در نتیجه اغلب رؤسای گلباغی و مندمی در این جنگ کشته می شوند و اموال آنان به غارت می رود و بقیه آنها به اورامان پناه می برند.

 پس از این جنگها مردوخ به اورامان می رود و خوانین منطقه رزاب را حاضر به تسلیم و اطاعت از دولت مرکزی می کند و به مابقی مندمی های پناهنده به اورامان نیز تأمین می دهد.

بار دیگر در اواخر ذیقعده 1338 هجری قمری شریف‌الدوله دستور حمله به مناطق گلباغی و مندمی را صادر می کند.

در این حمله اخیر سران عشایر مزبور دستگیر و در سنندج تیرباران می شوند. لذا با این تدبیر عموم رؤسای عشایر اورامان نیز به انقیاد دولت در می آیند. در 10 جمادی الثانی 1338 هجری قمری مصادف با اول حمل 1298 شمسی به مناسبت عید نوروز سلام عام با حضور رؤسای عشایر منطقه کردستان برگزار می شود و شیخ محمد مردوخ خطابه‌ای به همین مناسبت ایراد می کند.

سپس در شب جمعه 27 جمادی الثانی شیخ محمد مردوخ مجلس جشنی به نام (جشن شریف) در محله و منزل خویش با شرکت عموم طبقات مردم شهر ترتیب می دهد و از خدمات شریف‌الدوله در برقراری آرامش و آسایش در کُردستان تجلیل به عمل می آورد.

پس از آن شریف‌الدوله حکم به اعدام رؤسای عشایر مندمی و گلباغی و شیخ اسماعیلی می دهد. در همین ارتباط شیخ محمد مردوخ برای چند تن از رؤسای عشایر کُرد در نزد شریف‌الدوله شفاعت می کند و آنها را از اعدام نجات می دهد.

پس از چندی بر اثر ایجاد اختلاف بر سر انتخابات مجلس در سنندج و رشوه دادن آصف‌دیوان به شریف‌الدوله میانه مردوخ و شریف‌الدوله به کدورت و وخامت می گراید و شریف‌الدوله دستور می دهد که مردوخ را در منزل خودش تحت نظر گیرند به طوری که حق خروج از منزل و ارتباط با کسی را نداشته باشد. پس از چند روز به مردوخ اطلاع داده می شود که آصف‌دیوان با دادن رشوه به شریف‌الدوله حکومت و قونسول انگلیس را راضی به اعدام وی نموده است. از اینرو مردوخ با تغییر دادن لباس خویش به طور بسیار زیرکانه و متهورانه‌ای از برابر چشمان مأموران مراقب خود می گریزد و به اورامان می رود و از آنجا نامه‌ای گلایه‌آمیز به شریف الدوله می نویسد. همچنین شرح ماوقع و کم و کیف قضایا را طی نامه‌ای به وثوق‌الدوله می نویسد.

 وثوق‌الدوله بر سر این قضیه شریف‌الدوله را ملامت و توبیخ می کند و پس از مدتی فیمابین مردوخ و شریف‌الدوله را التیام می بخشد.

در 3 حوت 1299 شمسی مصادف با 1339 هجری قمری درتهران بر اثر وقوع کودتا کابینه سید ضیاءالدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد به قدرت می رسد.

 از اینرو به تمام ولایات امر می شود که رجال و شاهزادگان را دستگیر کنند. شریف‌الدوله از این خبر دچار خوف و هراس می شود و فوراً استعفا می دهد. مردوخ بنا به سابقه آشنایی پیشین با سید ضیاء ابقای شریف‌الدوله را در حکومت کردستان خواستار می شود. سید ضیاءالدین طباطبایی در28 حوت 1299 شمسی طی تلگرامی به مردوخ چنین می نویسد:

جناب مستطاب شریعتمدار ملاذ الانام آقای شیخ محمد امام جمعه دامت برکاته. تلگراف جنابعالی مبنی بر تقاضای ادامه حکمرانی جناب مستطاب اجل اکرم آقای شریف‌الدوله به حکومت کردستان موجب مسرت و خوشوقتی گردید. تلگراف ابقای ایشان صادر و مراتب مودت و امتنان خود را از حسن نیت و عوالم خیرخواهی جنابعالی اظهار می نمایم. سید ضیاءالدین طباطبایی رئیس وزراء.

در همین ایام عیال شیخ محمد مردوخ فوت می کند و شریف‌الدوله به منظور نشان دادن حسن نیت و نیز جهت جبران مافات شخصاً قدم پیش می نهد و دختر حاج ملک التجار سنندجی را برای مردوخ خواستگاری می کند و با هزینه شخصی خود مجلس عروسی آبرومندی در دارالحکومه برای آنها ترتیب می دهد و عموم علما و اعیان شهر را دعوت می کند و خود پیشاپیش مدعوین عروس را با کجاوه به منزل مردوخ انتقال می دهد.

پس از این جریانات آصف اعظم مردم شهر را تحریک می کند تا بر شریف‌الدوله بشورند. لذا جمعی در مسجد هاجر خاتون سنندج متحصن می شوند. مردوخ به منظور همدردی و همگامی با مردم به جمع متحصنین می پیوندد. شریف‌الدوله به مردوخ پیغام می دهد که مگر ما (مضی ما مضی) نکرده بودیم؟ چرا او به متحصنین پیوسته؟ مردوخ در پاسخ برای او پیغام می فرستد که اگر او می رود من در اینجا می مانم. آن روز ما (مضی ما مضی) کردیم امروز (مضی من مضی) می کنیم.

دوره هفتم

فعالیتهای اجتماعی / سیاسی

(1340ـ 1344(هجری قمری

دوره کمیته نهضت ملی کردستان

این دوره از فعالیتهای سیاسی شیخ محمد مردوخ با عزل شریف‌الدوله از حکمرانی کردستان و انتصاب رضا خان به وزارت جنگ و فرماندهی کل قوای ایران آغاز می شود.

در آغاز این دوره به تحریک سید ضیاءالدین طباطبایی سردار رشید به روانسر باز می گردد و تحریکاتی را در جهت بسیج عشایر کرد علیه رضا خان آغاز می کند. شاهزاده اسدالله میرزای شهاب‌الدوله در 28 شعبان 1340 هجری قمری به حکمرانی کردستان گمارده می شود.

 بنا به خواهش شاهزاده حکمران شیخ محمد مردوخ خوانین اورامان را به اطاعت از حکومت دعوت می کند. رجال و خوانین اورامان این دعوت را اجابت می کنند و عموماً در روز جمعه 9 ذیقعده 1340 هجری قمری در امانیه با حکمران ملاقات می کنند و پس از صرف نهار و گرفتن عکس یادگاری خوانین مرخص می شوند.

پس از بروز یک سلسه اعمال از سردار رشید اردلانی رضا خان وزیر جنگ امر به دستگیری و قتل او می دهد. در همین ایام بر اثر تضییقاتی که از سوی سرهنگ محمود خان فرمانده بانه برای فرج‌الله خان بانه‌ای فراهم می شود مشاراالیه فرار می کند. در مقابل سرهنگ محمود خان دو کودک خردسال او را گرفته روانه خرم‌آباد می نماید. شیخ محمد مردوخ در این قضیه مداخله می کند و از امارت لشکر غرب می خواهد که کودکان فرج‌الله خان را به سنندج بازگردانند. در نتیجه این اقدامات سرهنگ محمود خان از فرماندهی بانه معزول و کودکان فرج‌الله خان بازگردانیده می شوند و به فرج‌الله خان تحویل داده می شوند. فرج‌الله خان از سر قدرشناسی به خدمت دولت در می آید و عاقبت الامر در راه خدمت به دولت نیز کشته می شود.

برای چندمین بار سردار رشید تحرکاتی را آغاز و اقدامات قبلی خود را علیه دولت از سر می گیرد. از سوی امارت لشکر احمد آقا خان از شیخ محمد مردوخ دعوت می شود که به منظور انتظام امور و برقراری امنیت و آسایش در منطقه او به نزد خوانین و عشایر کردستان برود و از آنها التزام بگیرد که سردار رشید را یاری ندهند.

 لذا مردوخ در ربیع‌الاول 1341 هجری قمری جهت انجام این امر به سوی اورامان رهسپار می شود و مأموریت محوله را به انجام می رساند. در 18 شوال 1341 هجری قمری فوج کردستان به جانب اورامان حرکت می کند و به کمک افواج عشایر کردستان روانسر را به تصرف در می آوردند و سردار رشید با خانواده‌اش می گریزند.

در همین ایام فیمابین مؤتمن الملک رئیس مجلس شورای ملی و رضا خان وزیر جنگ کدورتی رخ می دهد و رضا خان قهر می کند و به شمیران می رود.

شیخ محمد مردوخ نظر به سوابق دوستی با رضا خان تلگرامی در حمایت از او به مؤتمن الملک مخابره می حند. پاسخ مؤتمن الملک به تلگرام مردوخ چنین است:

از تهران به کردستان. تاریخ وصول 2 عقرب 1302 ـ جناب مستطاب شریعتمدار ملاذ الانام آقای شیخ محمد آیت الله دامت سعادته. تلگراف شماره 57 مشعر بر احساسات قدردانی و اظهار نگرانی واصل نسبت به پاره‌ای مسائل قانونی مذاکراتی در جریان بوده که با توضیحات آقای وزیر جنگ در مجلس بحمد الله رفع و فعلاً مشغول انجام وظایف مقرره می باشند و خدمات ایشان را مجلس شورای ملی تمجید می نماید. رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمن الملک.

در 28 رجب 1342 هجری قمری بر حسب دستور مقامات دولت شیخ محمد مردوخ (کمیته نهضت ملی کردستان) را تشکیل می دهد.

این کمیته متشکل از رجال و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی سنندج فعالیتهای سیاسیش را علیه سلطنت قاجار و به طرفداری از رضا خان آغاز می نماید.

مقارن همین ایام از سوی امارت لشکر غرب از شیخ محمد مردوخ خواسته می شود که بار دیگر به اورامان عزیمت کند و عشایر منطقه را علیه سردار رشید بسیج کند. در 24 رمضان 1342 هجری قمری عشایر اورامانات ورقه التزام‌نامه‌ را مهر و امضاء می کنند و آمادگی خویش را جهت سرکوبی سردار رشید اعلام می دارند. متعاقب این امر به دستور امارت لشکر غرب قشون دولتی به سوی اورامان حرکت می کنند و پس از دو مصاف سردار رشید شکست می خورد و به محضر شیخ حسام‌الدین پناهنده می شود.

در 2 شعبان 1342 هجری قمری جمعیت کثیری از طبقات مختلف شهر سنندج در مسجد دارالاحسان گرد هم می آیند و طی برگزاری میتینگی به زعامت شیخ محمد مردوخ تلگرامی به مجلس شورای ملی مخابره می کنند و در آن پیام انزجار خویش را از سلسله قاجار ابراز می کنند.

 نیز در 27 شعبان 1342 هجری قمری مقارن 14 حمل 1302 شمسی شیخ محمد مردوخ در محل (جنت باخی) شهر سنندج علما و اعیان و کسبه و تجار شهر را گرد هم می آورد و بیانات مبسوطی در زمینه ابراز تنفر و انزجار مردم کردستان از سلسله قاجار ایراد می کند که گوشه‌هایی از آن بیانات را در اینجا مرور می کنیم:

.ای هموطنان! متجاوز از یکصد و چهل و هشت سال است که دولت ایران دولت قاجاری شده است. اقتدارات سلطنتی را وسیله و دست‌آویز شهوترانی و هوس پرستی خود ساختند و از کلمه خاقاتی و شاهنشاهی سپر و حصاری برای آمال خبیثه و شهوات اسلام‌کش خود قرار دادند. سرها بریدند. گردنها به دار آویختند. خانه‌ها خراب کردند و خانواده‌ها به باد دادند تا در نتیجه مملکت را دچار این وضعیات اسف‌خیز و ملت بدبخت را گرفتار این بلیات رقت‌انگیز نمودند. ای هموطنان! گنج سعادت در بیغوله‌ایست که دربانش اژدهای انقلاب است .. ای هموطنان! دولت ابوالهول تزاری سلطنت مهیب باعظمت امپراطوری روسیه با آن همه اقتدار و جبروت نامحدود که مانند میخ و تخته ممالک قلمروش را با پتک آهنین استبداد به یکدیگر کوبیده و محکم شده بود دیدید که با یک ضربت خفیف طبیعت یک مرتبه متلاشی و از هم گسیخته گردید .. ای هموطنان! حکومت و سلطنت ارثی نیست. حکومت و سلطنت ودیعه‌ای است ملی که جامعه ملت به هرکس شایسته است می دهد و از هرکس که شایسته نیست خلع می کند .. حکومتی پایدار خواهد بود که مبنی بر لیاقت و حسن سیاست باشد. ما بت پرست نیستیم. ما توجه به شخص نداریم. ما می خواهیم .. اوضاع دیکتاتوری آقایی اشرافی مالک الرقابی ملوک الطوایفی و بالأخره بساط بت‌پرستی را خاتمه بدهیم. ای هموطنان! نسل قاجار همان نژاد قسی القلب بی‌رحمند که یک وقتی هفت من و نیم چشم اولاد کیان را از حدقه در می آورند. این همان سلاله عاری از شرافتند که به شهادت سرسره فتحعلیشاه و خط زنجیر مظفرالدین شاه عصمت و ناموس مطهر ملک داریوش را بر باد و افعال شنیعه نامشروع را در قلمرو سیروس ترویج دادند.

به فاصله چند روز از گردهمایی جنت‌باغی ساعد الممالک رئیس نظمیه (پسر آصف) مردوخ و همفکرانش را تهدید می کند که دست از (رضا رضا بازی) خود بردارند زیرا جمهوری‌خواهی خلاف اسلام است و علما فتوا داده‌اند که جمهوری‌خواهی حرام است و لذا همه ملزم هستند که از سلطان احمد شاه تبعیت نمایند.

 در ضمن ساعد الممالک مردوخ و یارانش را به اعدام تهدید می کند. مردوخ در مقابله با این تهدیدات عموم بازاریان را به تپه (پیر محمد) سنندج فرا می خواند و در آنجا بیاناتی علیه احمد شاه قاجار و سلسله قاجاریه ایراد می کند و سخنان خود را با شعار (مرگ بر احمد شاه و نسل نالایق قاجار) به پایان می برد.

در 27 شوال همین سال شاهزاده شهاب ‌الدوله معزول و مظفر خان سردار انتصار به حکمرانی کردستان منصوب می شود.

منابع و مآخذ:

1. تاریخ مردوخ، جلد اول.

2. تاریخ مردوخ، جلد دوم.

3. جزوه دستنویس اتوبیوگرافی مردوخ.

4. دیوان خطی اشعار مردوخ.

5. مقاله «مشروطیت در کردستان اردلان» نوشته سوران کردستانی.

6. فرهنگ سوران در شناخت مشاهیر کردستان اردلان؛ سوران کردستانی.


موضوعات مرتبط: تاریخ کردستان ، تاریخ ایران ، تاریخ سنندج ، تاریخ اردلان ، طایفه ی شیخ اسماعیلی
برچسب‌ها: مردوخ , قاجار , مشروطه , شیخ اسماعیلی تاریخ شهرزور (بخش چهاردهم)...
ما را در سایت تاریخ شهرزور (بخش چهاردهم) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahramshaykh بازدید : 190 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 6:34