آیت الله مردوخ

ساخت وبلاگ
دوره چهارم

فعالیتهای اجتماعی/ سیاسی

مقارن با سالهای جنگ اول بین‌الملل

(1334 – 1335 هجری قمری)

روز 26 رمضان 1332 هجری قمری جنگ اول بین‌الملل اعلام می گردد. در طی این جنگ عالمگیر زمامداران و رجال سیاسی ایران به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته از آنها موسوم به (مهاجرین) به ریاست نظام السلطنه مافی و به طرفداری از آلمان و عثمانی در دارالدوله کرمانشاه دولت تشکیل می دهند و دسته دیگر به زمامداری شاه و مستوفی الممالک و تنی چند از رجال در تهران می مانند و جانب روسها را می گیرند.

در همین ایام اردوی قزاق به ریاست (مامانوف) در سنندج مستقر می شود و بدینگونه کردستان به اشغال قوای روسیه تزاری در می آید. برای نخستین بار در اوائل محرم 1333 هجری قمری جنگ سختی بین قوای روسی و گروهی از آلمانی ها و اطریشی ها در نزدیکی کامیاران و میان دربند(ناوده روه ن) در می گیرد.

مامانوف نیروهای خود را از سنندج خارج می کند و در سال 1334 هجری قمری جهاد عمومی مردم منطقه کردستان علیه قوای اشغالگر روسی آغاز می شود و در این جهاد قاطبه مردم کرد از قوای عثمانی جانبداری می کنند.

 نیز عموم مشایخ نقشبندی کردستان از جمله شیخ حسام‌الدین و شیخ علاءالدین و شیخ نجم‌الدین به همراه مریدانشان در این جهاد شرکت می کنند. همچنین چهره‌های شناخته شده‌ای مانند سنجر خان وزیری و سردار رشید اردلانی و علی اکبر خان سردار مقتدر سنجابی در چندین درگیری راه را بر اردوی متجاوز روسی سد می کنند و با آنها مصاف می دهند.

شیخ محمد مردوخ کردستانی مقارن همین ایام در سنندج روزنامه (ندای اتحاد) را چاپ و منتشر می کند. در اواخر ربیع الثانی 1334 هجری قمری قوای روسی بار دیگر شهر سنندج را اشغال می کنند و جهت پیشبرد اهداف نظامی خویش عشایر منطقه را متحد می کنند و با خود همراه می سازند. عموم مجاهدان کردستانی در اورامان و منطقه مریوان تجمع می کنند و به همراه قوای شیخ محمود سلیمانیه‌ای و پیروان و مریدان مشایخ نقشبندی به سوی سنندج و به قصد جهاد حرکت می کنند و در نزدیکیهای سنندج با پیشقراولان اردوی روسها مواجه می شوند و درگیری آغاز می گردد. شیخ محمد مردوخ در این کارزار جهادی شرکت می کند و دلیرانه بر اردوی روسها می تازد و به همراه سوارانی چند بارها به نیروهای روسی ضربات کاری وارد می کند. به طور خلاصه در فاصله زمانی اشغال کردستان اردلان توسط روسها چه به شیوه مبارزه سیاسی و چه در رزم و جهاد اسلامی در برابر روسهای اشغالگر و متجاوز تلاشی فراموش ناشدنی و قابل تحسین از خود نشان می دهد.

دوره پنجم

فعالیتهای اجتماعی / سیاسی

دوره فعالیت در احزاب سوسیال رولسیونر و سوسیال رفرمیست

آغاز این دوره از فعالیتهای سیاسی شیخ محمد مردوخ مقارن است با تشکیل حزب (سوسیال رولسیونر) در تهران. اعضای کمیته مرکزی این حزب عبارتند از: سهام الدوله (منشی سفارت اتریش) امیر اسدالله خان (پسر سهام السلطنه عرب) دکتر نصرالله خان اعلم السلطنه میرزا محمد حسین خان امین الحکماء سید محمد کاظم خان سرکشیک‌زاده میرزا ابراهیم خان سهراب‌زاده شاهزاده عضد‌السلطنه (پسر ناصرالدین شاه) و شیخ محمد مردوخ کردستانی (عضو هیئت رئیسه). پس از چندی جمعیت سوسیال رولسیونر علیه کابینه صمصام السلطنه قیام می کند و او را لایق اداره کردن مملکت نمی داند و کسی را برای این مقام شایسته می داند که اوضاع مملکت را سامان بخشد و مردم را از قحطی و گرسنگی برهاند. در نتیجه علما و اهل بازار تهران با طرفداران حزب سوسیال همگام می شوند و در مسجد شاه تجمع می کنند. صمصام السلطنه نیز در مقابله با آنها عده‌ای از بختیاریهای مقیم تهران را مأمور متفرق ساختن آنها می کند. از سوی دیگر جمعی از مجاهدان و ژاندارمها به هیئت مجتمعین در مسجد می پیوندند. سید یعقوب نامی به منبر می رود و به ایراد سخنرانی می پردازد. در مقابل بختیاریها با صلوات فرستادن مانع از اجرای سخنرانی او می شوند. در این هنگام آقا سید حسن مدرس به صاحب منصب نظمیه اعتراض می کند که چرا از عمل اخلالگران در سخنرانی سید یعقوب جلوجگیری نمی کنند. صاحب منصب مزبور می گوید: همانطوری که از تشکیل اجتماع شما نمی توانیم جلوجگیری کنیم از صلوات فرستادن آنها نیز نمی توانیم ممانعت نماییم. مجتمعین به ناچار شب به منزل امام جمعه تهران می رروند. شاهزاده اسدالله میرزای شهاب‌الدوله وزیر دربار از سوی شاه پیامی برای مجتمعین می آورد مبنی بر اینکه اگر آقایان تظلم مشروعی دارند کتباً به عرض برسانند وگرنه هرگاه تا اول وقت فردا اجتماع باقی بماند آنها را متفرق خواهند ساخت. شیخ محمد مردوخ که جزو مجتمعین بوده است به خواهش میرزا علی اکبر ساعت‌ساز و به نمایندگی از جمعیت بر می خیزد و خطاب به شاهزاده می گوید: مقصد از این اجتماع آشوب و انقلاب نیست و برخلاف انتظام و احترامات سلطنت حرکتی از این جمعیت ناشی نخواهد شد. منتهی دو مطلب مشروع را ما از پادشاه محبوب خود تمنا داریم که برای آسایش عامه به موقع اجرا بگذارند: اول اینکه در این موقع تنگنا که ملت ایران دارند در کوچه و خیابانها از گرسنگی جان می دهند و بیگانه به حال آنها رقت می نماید. به انبارداران دولتی امر بفرمایند که گندم را احتکار نکنند و به نرخ عادله به خبازخانه‌ها بدهند  دوم اینکه در این قرن بیستم که دول دنیا همه دارند رو به تعالی می روند و مأمورین دیپلومات را به امر مملکت‌داری می گمارند ما اصرار نداریم که رئیس الوزراء مملکت ما هم حتماً باید دیپلومات باشد یا طرف اقل به السنه خارج آشنا باشد ما استدعا داریم که رئیس الوزراء امروزه مملکت ما شایسته نیست که زبان فارسی را هم نتواند حرف بزند و با خودی و بیگانه فقط و فقط لری حرف بزند.

ما غیر از این دو مطلب مشروع سهل و ساده مطلب دیگری نداریم . فاما راجع به فراز اخیر که فرموده‌اند اگر ما متفرق نشویم امر می دهند که ما را متفرق کنند. تمنا داریم این کلمه را دفعه دیگر تکرار نفرمایند. زیرا ما در صدد نیستیم که خدای ناخواسته قضایای سنه 1327 هجری قمری تکرار شود.

در نتیجه این اقدامات بالأخره صمصام السلطنه معزول و وثوق الدوله منصوب می شود. پس از سقوط کابینه صمصام السلطنه حزب سوسیال رولسیونر به (سوسیال رفرمیست) مبدل می شود. علی اکبر خان امیر معزز گروسی حاکم کردستان از ابتدای انتصابش به حکمرانی کردستان مورد تأیید مردوخ نبوده به میرزا ابراهیم خان سهراب زاده متوسل می شود که: هرچه رأی مردوخ است من تسلیم اراده او خواهم بود به شرط آنکه مرا یاری دهد. اما وثوق‌الدوله وی را شایسته حکمرانی نمی داند. قوام الدوله در پاسخ وثوق‌الدوله اظهار می کند که در واقع شما حکومت کردستان را به شیخ محمد مردوخ می سپارید. او خود می داند که چه کسی را به نام حکمران همراه خود ببرد.

بدینگونه علی اشرف خان امیر معزز گروسی در اوائل ذیقعده 1336 هجری قمری به حکمرانی کردستان منصوب می شود. در دوم ذیقعده همین سال شیخ محمد مردوخ با تصویب وثوق‌الدوله به ریاست عدلیه کردستان و گروس گمارده می شود. وثوق‌الدوله حضوراً به امیرمعزز می گوید: چون مردوخ اهل محل است و اطلاعات مفیده راجع به اصلاحات کردستان دارد خصوصاً محل اعتماد دولت هم می باشد لازم است که شما کاملاً از نظریات ایشان استفاده نمایید. هر امری را که فلانی مقتضی بداند انجام دهید و هر مطلبی را که مقتضی نداند اقدام ننمایید.

مردوخ در ربیع الثانی 1337 هجری قمری بر حسب دستوری که از مرکز صادر می شود در مقابل حزب دمکرات حزب سوسیال رفرمیست را در سنندج تأسیس می کند. در مقابله با این اقدام مردوخ دمکراتهای سنندج به تحرکاتی ایذایی دست می زنند از آن جمله به توطئه حاج شیخ ابراهیم و سالار اشرف کفیل نظمیه که طرفدار دمکرات بودند شبانه مردوخ مورد سوء قصد قرار می گیرد و هدف شلیک چند تیر واقع می شود که از این سوء قصد جان سالم به در می برد.


موضوعات مرتبط: تاریخ کردستان ، حکومت قاجاریه ، تاریخ سنندج
برچسب‌ها: مردوخ , قاجار , مشروطه تاریخ شهرزور (بخش چهاردهم)...
ما را در سایت تاریخ شهرزور (بخش چهاردهم) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahramshaykh بازدید : 183 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 6:34